از فيض کاشي رحمة الله عليه:
ز هرچ آن غير يار استغفرالله
ز بودِ مستعار استغفرالله
دمي کان بگذرد بي ياد رويش
از آن دم بيشمار استغفرالله
زبان کان تر بذکر دوست نبود
ز سِرّش اَلحذر، استغفرالله
سر آمد عمر و يکساعت ز غفلت
نگشتم هوشيار استغفرالله
جواني رفت پيري هم سر آمد
نکردم هيچ کار استغفرالله
نکردم يک سجودي در همه عمر
که آيد آن بکار استغفرالله
خطا بود آنچه گفتم و آنچه کردم
از آنها الفرار استغفرالله
ز کردار بدم صد بار توبه
ز گفتارم هزار استغفرالله
شدم دور از ديار يار اي فيض
من مهجور زار استغفرالله
درباره این سایت